خیلی ضایعست من و پدر جان توی یه خونه هستیم ولی از توی اتاق واسه هم پیام روز مبارکی و اینا می فرستیم؟
یعنی اینجوریاس که اصن حضوری به روی هم نمیاریم ولی هی عکسای فدایت شومی میفرستیم برای هم و خودمون رو تحویل میگیریم. الان پدر جان عکس یه دختر پچول ِ شیطون واسم فرستاده که تهش نوشته دختر باید ته تغاری باشه وای من چرا موقع ابراز محبت به مامان و بابام بغضم میگیره؟
هنوز روز مرد رو به همسرو تبریک نگفتم.یعنی نیست که بگم.از عصر که رفتن بیرون واسه باباش گوشی بگیرن و واسه داداشش دوربین.الانم که مهمونی شام تشریف دارن.منم که چسم این وسط.یعنی تا یکم دورش شلوغ بشه ها اصن منو یادش میره بخدا.
میخواستم یه حرکت خاص و اسپشیال بزنم براش ولی اصن حوصله ش نیومد.مخصوصا که هورمونهای عشقم فرو کش کردن و به مقدار بسیار زیادی افسرده هم شدم.
خلاصه کلی کارهای سورپرایزی دارم که نصفه نیمه ولش کردم و به نظرم لوس میان.
حتی قبل تر تصمیم داشتم کادوش رو بخرم و عکسش رو بفرستم تا بعد که دیدمش کادوش رو بدم.ولی چون بسیار زیاد خجسته هستم گفتم چه خوب که دو هفته دیگه وقت دارم واسه کادو خریدن و حالا عکسشو بفرستم که چی بشه و.....
الان مجبورم خیلی لوس و مسخره فقط بگم وای روزت مبارک!
حداقل کاش توو فاز عشق بودم می تونستم چهارتا حرف قشنگ بزنم.
رفتم دکتر وقت بگیرم گفت تا 20 اردیبهشت وقتش پره.ولی آقای منشیش گفت 8 صبح بیا حالا بین مریضا میفرستمت بری تو.
تازه دکتر صبحها میره مطبش بعد من ساعت 8 شب پاشده بودم رفته بودم خوش خوشان!
این کرم مرطوب کننده ی 21 خیلی خوبه.امروز خانم فروشنده اصرار که اینو ببر.از اونجایی که بجز اون چسب های بیخود ِ سینه که انداخت بهم بقیه ی توصیه هاش خوب بود بهش اعتماد کردم.الان یه بوی خوب زکزی میدم.
هورمونای عشق توچرا ثبات ندارنواسه همه اینجوره یا فقط تو؟؟
واسه خودمم جای سواله!
سلام دوست من
وب جالبی دارید
به منم سر بزنید خوشحال میشم.
اینن که از یه خونه واسه چدر پیام بدی را
واسه خیلی ها رقم میخوره