۱۲۷ فاتحان پلنگ چال!
صبحی با همسرو و خاله و شوهرش رفتیم کوهنوردی.قرار بود ساعت ۵:۳۰ جلوی خونشون باشیم که خیلی شیک و مجلسی ساعت ۵:۲۷ دقیقه بیدار شدیم.در واقع همسرو گوشیشو کوک کرده بود واسه ساعت ۵ ولی لطف کردن و ۵:۲۷ بیدار شدن.خلاصه صبحونه نخورده نفهمیدیم چجوری حاضر شدیم و ساعت ۵:۳۵ جلوی خونشون بودیم.خونشون هم دو سه تا کوچه پایینتره الحمدالله!
خلاصه منو،نادو شلمان معروف رو،با شیکم خالی بردن کوه.حالا مگه این شوهرخاله بیخیال میشد.کل مسیر رفت و برگشتمون ۸ ساعت طول کشید.یعنی مردم ها.دیگه بیست دیقه ی آخر به شدت مستأصل شده بودم.ولی در کل خوش گذشت.من همیشه دوست داشتم ببینم ته ته توانم توی کوهپیمایی و اینا چقده.الان فهمیدم ۶ ساعت بسمه!تازه کفش کوه هم نداشتم.
تجربه ی خوبی بود ولی الان باید یه دو هفته ریکاوری بشیم!
آخ مااااادر جان!
وقتی آدم رسم الخط رو رعایت نمیکنه اشتباه لپی میشه . باید بعد از جان یک کاما میذاشتم و خسته نباشی رو هم میذاشتم داخل " " یا از اینا { }
بعدشم یه شربت عسل که قابل شما(نادو شایدم روشنک) رو نداره ;)
ن خسته دلاور :)
قربون شما
سلامت باشی "سین" جان! من نرفتم کوه که خسته بشم! نادو رفته بوده(شایدم روشنک!)
خدایی عجب انتظاری داریا! شربت عسل! جدا خودت اگه یه لیوان شربت عسل می‌داشتی، خودت می‌خوردی یا میدادی به یکی دیگه؟!
خسته نباشی کوهنورد
ما تا اولای کوه میریمـ بر میگردیمـ توانمون در همین حده
واقعا خسته نباشی
انشاءالله هیمالیا نادو جان
به به بوبو جان خسته نباشی خالی که فایده نداره یه شربت عسل بده دستش نمی بینی بدنش خالی کرده ;)
انشاالله
از این بوبو که خیری به آدم نمیرسه!!
من تا حالا نرفتم . فک کنم ته توانم 5 دقیقه باشه
خیلی خوبه.بروو حتمٱ
خسته نباشی دلاور، خدا قوت پهلووون :دی
مرسیی مررسی