گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

۱۳۶چس نامه

بله من خیلی بی ادبم و از این بابت شرمسارم.اما معتقدم خیلی مودب بودن هم آدم رو تبدیل به یک فرد حوصله سر بر میکند!

حالا دو هفته نشده ما اومدیم ور دل شوهر! مادرشوهرجان گفت من دارم میام که براتون خونه پیدا کنم.من بیام زود خونه پیدا میشه.

نمیدونستم مادرشوهرجان همچین قابلیتهایی دارن که میتونن اعجاز کنن.

اه! حالا اگه بیاد من تمام آسایش و راحتیمو از دست میدم.حالا خونه ی خودمونم نیستیم که بدونم الان زن خونه منم واینا.

سر صبح باید بیدار بشم و هی معذب باشم.

حالا بعد یه ماه که ما دنبال خونه بودیم میخواد بیاد یه روزه خونه پیدا کنه واسمون!بعد هم خونه پیدا بشه هی همه جابشینه بگه من خونه پیدا کردم براشون.دیدین تا من اومدم پیدا شد؟شما که ال شما که بل!

خب وایسا یهو با مامان من بیا دیگه.

بدبختی داریما.میای اینجا چیکار خب؟رانندگی بلدی؟املاکی آشنا داری؟پول داری؟خونه داری بهمون بدی؟

حوصله خودمم ندارم این روزا.

یکی از گه ترین بدبختی های ازدواج اینه که وقتی مهمون میاد برات جایی نداری فرار کنی بری و قائم بشی واس خودت.مجبوری با تموم بی حوصلگیات آدمهارو تحمل کنی‌.

خدا کنه زودتر برم سرکار،که وقتی اینا بیان چتر بشن من هی اضافه کاری بردارم.

اصن من میگم آخ جون حالا که مامانت داره میاد من برمیگردم خونمون،چون خسته شدم و خیالمم راحته که تو تنها نیستی.والاااا!


نظرات 1 + ارسال نظر
MaHta پنج‌شنبه 6 خرداد 1395 ساعت 22:40 http://troublemaker.blogsky.com/

مادرشوهرجانن دیگه

آخ آخ گفتی اون سر صبح باید پا بشی .. داغ دلم تازه شد
کاش یه جوری میپیچوندیش ...

آی گفتی .. این منت گذاشتنه بده :| که یه کار میکنن بعد همه جا میگن آره من فلان کارو کردم ها .. شما که عرضه نداشتین:|


اون آخری هم راه حل خوبیه...لایک
خوبه خالته حالا مادرشوهرت ...

آره والا
اگه مادرشوهرم خاله م نبود بدبخت بودم با این اخلاقهای گندی که دارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.