گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

۱۵۱ پیرمرد

امشب  با همسرو رفتیم سینما،توی این بی پولی ۵۵تومن هم  پول عطر رفت توو پاچمون.رسما ۱۰-۱۵ برج حقوق همسرجان تموم میشه.البته هردو ماه رفتیم مسافرت.ماه قبل یه سری از لوازم خونه رو هم خریدیم.نم نمک پس اندازه هم داره خرج میشه.

فیلم سایه های موازی رو دیدم.از الان بگم که شهاب حسینیش خیلی کمه و اصن به تبلیغاتش توجه نکنین.ریتم آرومی داشت،یه جاهایی حوصله سر بر میشد.ولی روی اعصاب نبود.

فیلم لانتوری هم مزخرف بود و روی اعصاب بود.نمیدونم چرا اینقذ همه ازش تعریف میکنن.من که اعصابم خورد شد توی سینما.

فردا میخوام با تهران آشتی کنم.میخوام تنها برم بیرون.نمیشه اینجوری.

امشب یکم طراحی کردم واس خودم‌.خواستم یادم بمونه جز بچه زرنگا بودم و یکم به خودم اعتماد به نفس تزریق کردم.

توو مسیر سینما با همسرو در مورد تفاوت روابط زن و شوهری و دوست دختر پسری صحبت میکردیم.

که دوست دختر پسرا حتی وقتی دستای همو میگیرن کلی هیجان داره،حالا ما...دیگه این بخش از صحبت غیرقابل پخشه.

بعد بهش میگم خبببب بگو چیا میگفتی به دوس دخترات؟میگه تو چی میگفتی به دوس پسرات...بعد هرچی فکر کردم یادم نیومد!چی میگفتیم واقعا؟

کلا بعد ازدواج خبری از هیجان نیست،البته بجز وقتایی که توهم حامله بودن بهتون دست میده.اینش خیلی هیجان داره!

حالا هرچی به همسرو  میگم بیا ادای دوس دختر/پسرا رو در بیاریم گوش نمیده.همش گند میزنه به بازی.

با اینکه همسرو از من کوچیکتره ولی خدااااییی بجای کودک درون،پیرمرد درون داره.اصن از آهنگای توی گوشیش معلومه!بازی هم بلد نیییست!ایششش

نظرات 6 + ارسال نظر
MaHta یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 20:00 http://troublemaker.blogsky.com/

در مورد فرق روابط بین دوست پسر دوست دخترا گفتی ...
دیدم بد نیست یه فرق خیلی مهمش رو بگم ...
وقتی دست همدیگرو میگیرن شاید به نظر تو هیجان انگیز تر از گرفتن دست همسر باشه اما همش دروغینه یعنی تو اون حس دست گرفتنه بیشتر حس هوس هست تاعلاقه ..
یا مثلا ابراز علاقه هاشون به هم همش رنگ دروغه نه واقعیت
اما تو روابط زناشویی قضیه فرق میکنه
من که خودم همچین روابطی تا حالا نداشتم و اصلا هم دوست ندارم که تجربش کنم چون میدونم چیزی جز دروغ و وقت تلف کردن نیست

راست میگی.وقت تلف کردن و اعصاب خوردی اون روابط واقعا روی مخ هست.
کار خوبی میکنی.

MaHta یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 19:58 http://troublemaker.blogsky.com/

انقدر بدش رو نگوو دختررر یهو دیدی اومد پستات رو خونداااا .. از من گفتن بود

اون توهم حاملگی که عالی بوددد اصنننن

بدش رو نمیگم که!حقایق رو بازگو میکنم!

ملیکا دوشنبه 22 شهریور 1395 ساعت 11:16 http://zendegijadidam.persianblog.ir/

خب آدرسمو سیو کن دختر که دوباره گمم نکنی.
من روزهای تعطیل میام سراغ وب خودمو و دوستان. برام کامنت بذار روشنک، دوست دارم دوباره مثل قبلا بیا و بروی دوتاییمون ادامه داشته باشه.

چشششم

ملیکا یکشنبه 21 شهریور 1395 ساعت 19:21 http://zendegijadidam.persianblog.ir/

خیلی دلم برات تنگ شده بود خانمی، خیلیییییییییییییییییییییییییی.
خوشحالم دوباره برگشتی .
راستی ازدواجتون هم مبارکت باشه.

مرسی ملیکا جان
خوشحااالم سر زدی بهم،گمت کرده بودم

زهرای سعید جمعه 19 شهریور 1395 ساعت 18:09

فرشته چهارشنبه 17 شهریور 1395 ساعت 22:43

خوشم میاد از این راحت بودنتون باهم
شما دونفر بیشتر مث دوتا رفیق فابریک،فابریک هسین تا زن و شوهر
پایدار و همیشگــی باشه این عشقتون

مرررسی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.