گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

هم اکنون صدای مارو از اتوبان قم-تهران میشنوید
یه مسافرت یه هفته ای یهویی داشتیم
خب قرار نبود دیگه تا عید بریم دیار
ولی هفته ی پیش یکی از اقوام فوت شد و باید خودمونو میرسوندیم
اینجوری شد که مامانم زودتر از چیزی که قرار بود برگشت دیار و دیگه اونجا موندنی شد
حالا تنهایی داریم برمیگردیم
پر از استرسم
که ایا از پسش برمیام یا نه
مامانم گفت ذره ای حس کردین بچه داره توی مهد اذیت میشه بگین من دوباره میام
فرشته ست یا کی چی؟
شنبه قرار داریم بریم مهد
به قول همسری هنوز باورمون نیست که پسرک باید بره مهد
هی فکر میکنیم این وسط یه اتفاقی میوفته که مجبور نباشیم ببریمش مهد
پسرکم البته خیلی معاشرتیه...عاشق بچه هاست و امکان نداره اجازه بده یه بچه بدون بغل از کنارش رد بشه
ولی من نگران ساعت طولانی و مریضیای توی مهد هستم
خدایااااا تا این گوساله ی ما گاو بشه من یکی جان به جان افرین تسلیم خواهم نمود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.