ماشین خریدیم.یوهاهاها....
دیروز پدرشوهر یه ماشین گرفته بود که من رنگشو اصن دوست نمیداشتم.خلاصه جوری شد که اون ماشین معامله ش بهم خورد و یه ماشین دیگه پیدا کردن.این ماشین جدید رو بسیار زیاد دوووست میدارم.خووشگلانسه!باهاش رابطه عاطفی پیدا کردم.الانم دلم براش تنگ شده:|
از فردا هم به عشقش میرم گواهینامه م رو تمدید میکنم.حالا از فردا نشد از پس فردا.گرچه می دونم همسرو به من ماشین نمیده.خودش خیلی شوماخره.اصن یکی از نکات جذاب و زکزی که واسه من داشت همین دست فرمونش بود لامصب.اصن پارک دوبل میکنه بیاو ببین.آدم حالی به هووولی میشه.
نمی دونم بقیه دخترا هم همینجورین یا من خیلی مورد دار هستم.اصن دست فرمون ِ طرفم خوب باشه خیلی دلم میخوادش( الان معادل بی ادبیشو نمیتونم به کار ببرم اینجا!خانواده نشسته خب!)
کنار ماشین و آرایشگاه و سفره ی عقد تیک خورد و از این بابت خوشحالیم.
امروز هم رفتم و جهاز خریدیم.بگین چیییی؟ سجاده و جا نماز.یه سفید جینگیل مستون داشتم قبلا.یکی دیگه هم گرفتم.یه ترمه هم گرفتم واسه قسمت مردونه.و دوباااااره چادر نماز خریدیم که وای وای خیلی خووووشگله.حالا نیست خیلی نماز میخونیییییم....واسه مهمونامون گرفتم خب.
نه اونا که اهمیت نداره واسشون مورد دارن
الان نه واسمـ هیجآنی و جالبهـ
البتهـ منمـ اوایل مورددار بودمـ
احسنت...مورد تایید است.
منمـ دست فرمون دوست
مبارکهـ همش
Bravo...پس مورددار نیستم.خیالم آسوده شد
مرررسی