یه حال سرماخورده ی فیش فیشوی کسل ِ وانیل گونه ای دارم.
مثلا قرار بود از فردا رژیم وحشتناکمون رو شروع کنیم و بریم دنبال کارهای عقب افتاده.
اصن جای بخشش و کوتاهی وجود نداره و خدا وکییلی و راست ِ حسینی صبح پا میشم میرم دنبال کارهام.
آخه بدن بی جنبه ای دارم.یه دونه قرص حساسیت خوردم االان تا 24 ساعت گیج و ویج میزنم.
گوشی جدید گرفتم. اصرار شدیدی هم داشتم از همینجا بگیرم. بنا به دلایلی. دلیلشم این بود که متوجه باشن پولشو خودم دادم و از مامانم گرفتم.و بله.
صبحی پویی مسج داده.روز معمار مبارک میس ونده روهه همچین چیزی.
کلا شده تقویم گویا.میگرده ببینه چه روزی پیدا میکنه که به من تبریک بگه.منم صبح خواب بودم.حتی دیدم اسمش افتاده رو گوشیم ولی مسجشو باز نکردم که بدخواب نشم.ظهری جواب دادم ا روز معماره؟باشه مرسی فرانک گهری.
دیگه یکم چرت و پرت دیگه گفت.منم دیدم ول کن نیست گفتم خب باشه من برم بخوابم خدافظ.
بعد بهم گفت خخخخ flabby girl!!!!
یعنی چییییی؟بی تربیتتتتت!!
مگه تو هم معماری؟
امیدوارم سرماخوردگی خوب بشه