هرچی میگذره بیشتر بهم وابسته میشیم.این سری دوماه پیش هم بودیم.حالا یه هفته هم نشده برگشتم ولی خیلی دلم براش تنگ شده. آخر هفته میاد پیشم،خدایا یار مارا به سلامت برسان.
یه سوال!شما هم وقتی یکی از عزیزاتون میره سفر،وقتی تووی مسیرن دلهره میگیرین.من وحشتناک ترین افکار میاد توو ذهنم.خیلی استرسی میشم.گرچه اصلا به روی خودم نمیارم ولی دق میکنم تا یکی از سفر برسه.حدس میزنم ارثی باشه،چون جفت مادربزرگام همینجورین.
همسری رو میییدوستم خیلی.از این وابستگی بینمون هم لذت میبرم.خدایا میشه جوونارو خوشبخت کنی؟میشه همه با اون آدم خوبه ی زندگیشون ازدواج کنن؟میشه قبلش حسابی فکر کنین؟
مجردا جون،هیچ وقت به خاطر ترس تنها موندن،با کسی ازدواج نکنین.هیییییچ وقت.
عه کامنتارو نیگا کردم دیدم نوشتی اول مرداد ، پس دیه عروسی تموم شده .. پس کجایی تو ؟؟؟؟؟
بیا از عروسیت بگو مشتاقیم :)
من دچار مرض خمودگی شدم
فک کنم گفته بودی 5 مرداد عروسیته
ان شاء الله که خوشبخت شی عزیزم :*
از خودت خبر بده دختر :)
کجایی عزیزم؟؟؟
درگیییییر
بی لپ تاپ
دیدی وقتی انگشتت رو میذاری کف دست یه نوزاد چطوری محکم می گیره؟دعا میکنم شش ماهه ی اباعبدالله دستت رو همون طوری بگیره...
چه دعای قشنگی
مررسی
خوشبخت شین :)
نمیدونم قراره چطوری ازدواج کنم ! الان که هیچ تمایلی به ازدواج ندارم ، حتی وختی اطرافیان میگن ازدواج کن دوس دارم بزنمشون ، تا این حد :///
ممنون..هیچ ووووقت به حرف این اطرافیان توجه نکن،تهش خودمونیم فقط
وابستگی به عشق خیلی خوبه. وابستگی کلا خوبه.
سلام
صدقه بنداز و آیت الکلرسی بخون،دلت آروم میشه:)
بعضی ازدواجا به خاطر اجبار خانواده هاس:(
سلامم
اوهوم آیه الکرسی خیلی خوب جواب میده.
بله متاسفانه:(