گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

82 نوعرووس

میخواستم در مورد سایت های در پیتی که چند وقتیه درگیرشونم صحبت کنم!ولی قبلش یاد حرفهای عصر پدر افتادم و از اونجایی که خیلی برام خوشایند بودن خواستم ثبت و ضبطشون کنم یه جا!

اخبار داشت از تمدید شدن ثبت نام کنکور میگفت که پدر جان یهو گفت نادو بیاو امسال شرکت کن واسه پزشکی.آخه پدر ِ من!این پیشنهادیه که به یه زن 29 ساله بدن؟

گفتم حالا کی حوصله داره 8 سال بره درس بخونه.بعد توی 37 سالگی بشم دکتر عمومی! البته در مورد محاسبات سن حرفی نزدم.فقط به اون 8 سال اشاره کردم.بعد آقای پدر گفتن تو که والا داری 14 سال درس میخونی این 8 سالم بخون حداقل دکتر بشی.

من هم که خشم پنهانم رو همیشه با زدن نیش و کنایه به طرف مقابل منتقل میکنم و مریض هستم گفتم الان میگین؟اون موقع که باید پس کله مون میزدین و میگفتین بشین واسه پزشکی و رشته های این مدلی بخون که حرفی نزدین.الان دیگه وقت راهنمایی کردن گذشته.

کلا الان من به عرش اعلا هم که برسم نمی تونم پدر جان رو تحت تاثیر قرار بدم و خیلی وقت هم هست که قیدشو زدم.

یه سری حرفها هست که آدم رو ناراحت میکنه ولی واسه بقیه پیش پا افتاده میاد.با خودشون میگن حالا اینم چیزیه که آدم بخواد بابتش ناراحت بشه؟

اما هر کسی یه نقطه ضعفهایی داره توی زندگی.اونها رو که هی انگشت کنن آدم دردش میاد.

سایت ها باشه واسه بعد!

نظرات 2 + ارسال نظر
اپیزود دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت 18:32 http://www.episode2550.blogfa.com

اتفاقا همین امروز صبح مامان منم بهم همین حرفو زد !

جفتمون خسته نباشیم...هی هی هی

این زن شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 15:24 http://in-zan.mihanblog.com

اصلا فکر نمیکردم 29 سالت باشه!

آره بهم نمیاد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.