گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

45 وقتی که با منی....

یه حال ِ خوبی دارم امشب.یه لبخند کـــــــش دار روی صورتمه.همینجور الکی.

دیشب خواب پویی رو دیدم.سیگار به دست...! خواب خوبی نبود...دوست ندارم خواب آدمهای گذشته ی زندگیمو ببینم.ولی یه نفر هست که هر از چند گاهی میاد به خوابم...

بعضی از آدمها اینقد خودشون خوبن و قانون مدار هستن توی زندگی، که می دونی هیچ وقت بهت آسیب نمی رسونن.من مطمئنم اگه جریان خواستگاری بین من و یکی از این آدمها پیش نمیومد و همونجور دوست معمولی می موندیم، الان هم به همسر معرفیش می کردم و اکیپ دوستی راه می نداختم باهاش.می دونم که همسر توی این مسائل راحته.دوست خوب داشتن خیلی خوبه.ولی ریدیم به همه چیز.

خلاصه اینجور آدما، موجودات خطرناکی نیستن.

ولی بعضی از آدمها هیچ ارزش و ضد ارزشی توی زندگی براشون تعریف شده نیست و همیشه کاری رو کردن که عشقشون کشیده،از اینجور آدما باید ترسید.اصن نباید گذاشت ذره ای بهت نزدیک بشن...چون بلدن چیکارکنن.هیچی هم بهش فکر نمی کنم اما نمی دونم چرا میاد به خوابم.جریان مار از پونه بدش میاده....

دلم یه شور عجیبی افتاد الان.از اون مدل شورهایی که قبل قرار ملاقات های عاشقانه میاد سراغت...شور قبل اولین دیدار و ...

من و همسر اصلا از این لحظات اولین و مولین نداشتیم....

 خیلی سالها پیش  با اکیپ رفته بودیم خونه دایی جان و چند روز مهمون اونا بودیم.جاهارو هم ردیف ردیف توی هال پهن کرده بودیم.منم روی مبل ِ تختخواب بشوووشون(!!!) می خوابیدم.همسری یه بار بهم گفت، توو اون سفر یه روز صبح بیدار شدم و دیدم روی مبل نشستی و داری موهاتو شونه می کنی.اون صحنه همیشه توی ذهنم مونده!

من خیلی به تقدیر اعتقاد داشتم.مخصوصا توی ازدواج خیلی زیاد!یادمه به پویی می گفتم لابد تقدیر اینجوری بوده و اون میگفت تقدیری وجود نداره همش تصمیمایی که خودمون میگیریم...

آره...همه ی زندگی تصمیمهایی ِ که خودمون میگیریم...الکی نباید به اسم تقدیر خودمونو گول بزنیم.

و چیزی که الان فهمیدم اینه که حرف اطرافیان توی ازدواج واستون مهم نباشه...چه تعریف و تمجید کنن چه ایراد بگیرن، بعد چند ماه یادشون میره و در نهایت این شمایین که یه عمر باید زندگی کنین...البته پدر و مادر شامل اطرافیان نیستن و حسابشون سواست، و باید راضی باشن...ولی ولی ولی آدم باید یادش باشه که این شمایین که قراره کنار همسرتون پیر بشین و دیگران مهم نیستن...



نظرات 2 + ارسال نظر
BoBo جمعه 11 دی 1394 ساعت 10:24

اتفاقا خیلیم بیخوده خواب آدمای گذشته رو ببینی، مخصوصا پویی رو!
این چیزایی که گفتی همه راجع به پویی بود؟! چه خوب بوده این بنده خدا.

خب منم گفتم دوست ندارم خوابشونو ببینم!
نه راجع به پویی نبود.

هاتف چهارشنبه 9 دی 1394 ساعت 13:51 http://hatef92.ir

جالب بود :)
ممنونم بابت کامنت زیباتون
و خب من دوست ندارم هر متن و اتفاقی که جالب نیست و عادی هست روی وبلاگ من باشه :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.