گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

50 ای دندان پزشک پولدار که بابات کارخونه داره!

امروز صبح، صبح ِ خروس خون خانم ندو ی خواهر زنگ زدن و من رو بیدار نمودن و با مقادیر زیادی فحش از تخت خواب نازنینم جدا شدم.آخه کی ساعت ده صبح پا میشه بره دندون پزشکی؟ همینجوری دندون پزشکی رفتن پروسه ی مزخرفی هست، دیگه وای به وقتی که بخوای ده صبح هم بیدار بشی.

از اونجایی که دارم تلاش می کنم که شخصیت سالمی داشته باشم و پای قول هایی که می دم وایسم، دیگه پاشدم که خواهر رو همراهی کنم. ولی اگه مثلا 4-5 ماه پیش بود، اصلا گوشیم رو جواب نمی دادم و خودم رو به مردن می زدم! بعد هم واسه نرفتنم یه بهونه از یه جایی پیدا می کردم.

به ممدو جواب صبح بخیرش رو دادم و منتظر بودم یه چیزی بگه  که من منفجر بشم و جیغ جیغ بکنم. که البته اون هم با گفتن جمله ی به به آفتاب از کدوم ور دراومده شما این وقت صبح بیدار شدی؟عجب و مجب و رجب... منم جیغ جیغ هامو کردم و در جواب اینو شنفتم: خب حالا وحشی! اینقد جیغ جیغ نکن پاشو برو...

من به طرز عجیب و غریبی از بوی مطب دندون پزشکی و حتی از بوی بیمارستان هم خوشم میاد.برعکس من خانم ندو هستن.تا در مطب رو باز کرد گفت اووووق چه بویی...

روی مبل های زیبای مطب نشستیم تا نوبتمون بشه.من هیچ وقت نتونستم با رنگ نارنجی کنار بیام.اصن خوشم نمیاد از این رنگ.مخصوصا برای لباس.بعد فرم لباس خانمهای منشی اونجا هم شلوار و مقنعه نارنجی بود.آخه چرا؟؟

همینجور نشسته بودیم که یه آقای شل و ولی همینجور کشون کشون وسلانه سلانه از این اتاق به اون اتاق میرفت.با خودم گفت اه یعنی دکترش اینه؟ نمیشد یه دکتر خوش تیپ نصیب ما بشه یعنی؟! به هر حال توی روحیه بیمار تاثیر داره!:|

خانم منشی خیلی زود مارو واسه معاینه فرستاد اندرون اتاق.اما دکتر که سلام علیکی کرد به یکباره ازش خوشم اومد. همیشه صدای آدمها روی من تاثیر بیشتری میزاره تا جسم فیزیکیشون. حتی یادمه اولین بار توی زندگیم عاشق صدای یه آدمی شدم که اصن ندیدمش هیچ وقت!

دکتر مهربون مارو فرستاد واسه ی عکس و یه شوخی هم با من کرد.توو این مایه ها که عجبا خواهرت دوتا دوتا دفترچه داره تو هیچی؟ و طبق معمول مسخره ترین جواب رو توی اون لحظه دادم و بسیار جوابهای بامزه تری بعدش اومد توی ذهنم. ای ذهن خنگول تنبل ِ پیر...


نظرات 2 + ارسال نظر
BoBo چهارشنبه 16 دی 1394 ساعت 21:20

تو هم مثه من آدم غائب جوابی هستی فک کنم!

بله...و بیشتر در برابر آدمهای غریبه به این مرض دچار میشم.

ღدوستانهღ چهارشنبه 16 دی 1394 ساعت 08:47 http://doostaneh7985.blogsky.com

سلام . خیلی بامزه مینویسی . آدم انرژی میگیره
همیشه شاد باشی

مررسی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.