گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

57 دخترخاله ی خنگول ِ من

امروز می بینم پیام داده که کاش بمیرم من راحت بشم...ای خدا چه اوضاعی شده با من!!!هیچکی منو درک نمیکنه و همه باهام دعوا می کنن!!!!!!

دخترخاله باردار هستن و هر بار میره دکتر یا سونوگرافی یه سوژه ای درست میشه!الان درگیر مرحله دوم غربالگریشه. کلی جریانات با دکترهاش داشته.یکی بهش گفته چرا مرحله اول رو نرفتی!یکی گفته لازم نیست بری.بعد دکتر عوض کرده.نتیجه آزمایش رو گرفته و رفته توی نت سرچ زده ببینه چی به چیه.که از پیش خودش به این نتیجه میرسه که بچه دور از جونش سندروم دان داره و میشینه زار زار گریه می کنه.دیگه اینا هم نتیجه آزمایش رو همون شب میبرن دم در خونه دکتر( بیچاره دکتر!) و دکتر  میگه همه چیز خوبه !

امروز باز رفته سونو و یارو گفته این که سندروم دان داره و ال و بل! باز این میشینه کلی گریه می کنه و دوباره میره دکتر  و دکتر میگه خاااااانم آزمایش منفیه..ولی شما توی محدوده پرخطر هستی!

من همه ی این استرسها رو درک میکنم.و به نظرم بقیه دارن بی انصافی می کنن که دخترخاله رو مقصر میدونن و معتقدند چون حساسیت به خرج نشون میده اینجوری میشه!

همه ی اینها به کنار! ولی وقتی شوهرش دیده این همش داره گریه می کنه، به جای اینکه آرومش کنه، باهاش دعوا کرده و گفته اگه بچه م طوریش بشه از چشم تو می بینم که اینقد بیخودی حرص  می خوری و گریه میکنی!

به  نظرم نهایت بیشعوری ِ یه مرد هست که بخواد همچین رفتاری رو بکنه.

یه زن باردار حق داره هرجور دلش می خواد رفتار کنه  و هرچی میخواد بگه و شوهرش موظفه این مدت درکش کنه.

صدبااااار گفتم در سنین طفولیت ازدواج نکنین! بفرما اینم نتیجه ش! :|

نظرات 3 + ارسال نظر
ღدوستانهღ دوشنبه 21 دی 1394 ساعت 14:31 http://doostaneh7985.blogsky.com

سلام
من قشنگ حال و روز دختر خالت رو درک می کنم
چون بچه اولم رو به خاطر یه مشکل مادرزادی که راجع به قلبش بود از دست دادم برای همین سر بعدیا به شدت هراس داشتم و مردم و زنده شدم تا بچه به دنیا اومد چند سال پیر شدم برای همین دیگه به دوتا بسنده کردم

سلام...واقعا واسه مادر سخته این چیزا...
عزیزززم انشالله بچه هات همیشه شاد و سالم باشن...

BoBo دوشنبه 21 دی 1394 ساعت 13:47

"یه زن باردار حق داره هرجور دلش می خواد رفتار کنه و هرچی میخواد بگه و شوهرش موظفه این مدت درکش کنه." شوهر موظفه تو همه شرایط درکش کنه، نه فقط اون مواقع

بسیار صحیح میفرمایید...اما از این خبرا نیست:))

تارا دوشنبه 21 دی 1394 ساعت 02:57 http://www.shaanaar.blogsky.com

اصلا آدم با ازدواج کردن مسئولیتای زیادی رو میپذیره
بعد تازه با بچه دار شدن دیگه واویلا!
مردا واقعا نمیتونن حس یه مادر رو درک کنن...
باید یه بار حامله شن تا بفهمن یه مادر دقیقا چه حسی داره!

موافقم...
الان که فقط نظاره گر هستن اینقدر سخت میگذره بهشون...وای به حال اینکه قرار باشه باردار بشن...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.