گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی؟

۱۳۳دزدگیر

امروز کلی خوش گذشت بهمون‌.تا لنگ ظهر خوابیدیم.بعد بیدار شدیم نیمرو مشتی زدیم.عصری هم رفتیم پارک گردی.خوش خوشانمون بود.یه لیست هم از آرزوهامون نوشتیم.که طی ده سال آینده بهشون میرسیم.

یه عذاب وجدان هم دارم سر جریان خونه.اینکه همه یه جورایی تاکیدشون واسه انتخاب خونه،این بود که نادو مهمه،ببین اون از کجا خوشش میاد.خیلی احساس پلیدی میکنم!!

و همچنان ما بی خونه هستیم!دیگه نمیدونم کی قراره پیدا بشه!

شب یهو صدای آژیر ماشین اومد.همسرو خیلی جدی گفت فکر کنم ماشین ما باشه.منم مث این خنگولا پریدم برم از بالکن ببینم جریان چیه،یهو وسط راه یادم افتاد که ماشینمون دزدگیر نداره اصن!تا اینو به همسرو گفتم مرد از خنده.میگه فدات شم که با این خنگولیات مایه نشاطی!!:|

حالا از سر شب هی همو نیگاه میکنیم هی دو ساعت غش غش میخندیم.منو کشت اینقد که چلوووند!